تکدی گری؛ کاسبی بی سرمایه پیاده روها
یکی از پدیده های اجتماعی که در سطح شهر، شهروندان را از همان ابتدای صبح که از خانه خارج می شوند متاثر و آزرده خاطر می کند، موضوع تکدی گری یا همان گدایی است که می توانداز لحاظ فرهنگی به آن استان آسیب بزند.
به گزارش خبرنگار آفتاب دل، یکی از نابهنجاریهای اجتماعی که نمایی از بحران در ساختار جامعه است، تکدی گری است. افزایش و کاهش این پدیده اجتماعی به معنای وضعیت پایدار و ناپایدار جامعه از نظر فرهنگی و اجتماعی است. به این معنا که تکدی گری تنها یک پدیده و معضل اقتصادی و مرتبط به بحران در این حوزه نیست؛ بلکه ارتباط تنگاتنگ و استواری با مساله فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد.
شاید شما در خیابان با افرادی روبه رو شده باشید که با لباس هایی مندرس و دست هایی سیاه در مقابل شما می ایستند و در چشمانتان نگاه می کنند و درخواست کمک می کنند. خیلی از افراد هنگامی که در این موقعیت قرار می گیرند دچار تردید می شوند. از سویی نگاه های معنا دار این افراد احساس ترحم افراد را بر می انگیزد و از سوی دیگر مردم به راحتی نمی توانند به همه آن کسانی که در روز جلوشان قرار می گیرند کمک کنند!
تکدی گری یکی از آسیب های اجتماعی است که متاسفانه جامعه ما نیز دچار آن شده است . در واقع متکدیان افرادی هستند که بدون هیچ گونه زحمت قابل توجهی به کسب در آمد می پردازند. البته نحوه برخورد با تکدی گران در جوامع متفاوت است و بیشتر به فرهنگ آن جوامع بستگی دارد. با این حال در جامعه ایرانی که غالبا جامعه احساسی است و دین مبین اسلام نیز تاکیدات ویژه ای بر رفتار انسانی با مسکینان دارد به نحوی معضل تکدی گری پیچیده و بغرنج شده است .
به سخنی دیگر، میان پدیده تکدی گری و وضعیت فرهنگی جامعه نوعی همبستگی وجود دارد. از این رو، اگر در جامعه اسلامی پدیدهای به نام تکدی گری وجود داشته باشد، پیش از آن که بیانگر اوضاع نابسامان اقتصادی و بحران آن باشد، بیانگر وضعیت نابهنجار و نابسامان فرهنگی و اجتماعی جامعه میباشد.
این در حالیست که در خیابانها اغلب مشاهده می شود که برخی از متکدیان از کودکان نیز سوء استفاده کرده و ساعتها با قرار دادن آنها در کنار خود گدایی می کنند که استمرار این روند نیز جای نگرانی دارد.
از طرف دیگر آنجه موجب نگرانی جدی تر در مورد فعالیت متکدیان می شود حضور باندی این افراد در سطح شهر است که می تواند موجب اشاعه آسیب های اجتماعی دیگری در سطح شهر شوند.
تکدی گری فعلی مجرمانه است که در حاشیه آن علاوه بر امر تکدی گری، افراد متکدی می توانند به کارهای ناهنجار اجتماعی اعم از توزیع مواد مخدر و سرقت های خرد دست بزنند که عواقب وخیمی در جامعه بدنبال خواهد داشت.
متاسفانه در میان این متکدیان تعداد کودکان زیر 18 سال نیز کم نیست که بهترین روزهای خردسالی خود را به جای تفریح و تحصیل صرف گدایی و فروش کالاهای بی ارزش میکنند.
در این روزها خیابانهای شهرسنندج از وجود متکدیان متعدد با شکل ها و شمایل مختلف پر شده است.
یکی با دستان و پاهای زخمی و باند پیچی شده، دیگری بدون کفش، دیگری با بچه ای در بغل که صدایی از او در نمی آید و آن سو تر فردی که گویی دهها سال است به حمام نرفته هر یک در میدانی و خیابانی درسنندج مشغول تکدی گری هستند.
شهروندان با عدم کمک به متکدیان در کاهش این معضل اجتماعی موثر خواهد بود.زیرا هرگونه کمک به متکدیان باعث تشویق آنان شده و موجبات، ترویج و گسترش فرهنگ تکدی گری در جامعه ،ایجاد مناظر زشت در معابر عمومی شهر،کثرت متکدیان ،مهاجرت متکدیان سایر استانها به شهر وهمچنین سوء استفاده از باور های دینی و اخلاقی مردم می گردد .
قرآن کریم یکی از علل و عوامل تکدی گری را فقر و نیازمندی انسان ها همراه با نوعی نگاه به شخصیتهای انسانی تحلیل و تبیین میکند؛ به این معنا که ریشه تکدی گری هر چند که به ظاهر فقر و بی نوایی و نیاز به برآوردن آن است ولی ریشه روانی و شخصیتی نیز دارد.
به این معنا که افراد و اشخاصی به تکدی گری روی میآورند که از نظر شخصیت، انسانهای متعادل و سالم اجتماعی نیستند. فقر و بی نوایی در تحلیل قرآنی تنها میتواند به عنوان یک انگیزه و سبب مطرح شود ولی این مساله موجب نمی شود تا شخص به سوی تکدی گری روی آورد؛ زیرا تکدی گری که با شخصیت روانی و اجتماعی انسان ارتباط تنگاتنگی پیدا میکند، امری دور از شرافت و کرامت انسانی است.
با توجه به اینکه برنامه ریزی زیربنایی فرهنگی در این زمینه، باید بر اجرای طرحهای عملیاتی تقدم داشته باشداما گویا به نظر میرسد با وجود فعالیت فرمانداری، شهرداری، بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) هنوز چارهای اساسی برای رفع معضل تکدی گری در سنندج اندیشیده نشده است.
از سوی دیگر شهروندان نیز باید نسبت به به تبعات کمک به متکدیان آگاه شوند و در این زمینه فرهنگ سازی گسترده ای صورت پذیرد. بی شک اگر شهروندان بدانند که کمک آنها به یک متکدی در حقیقت تشویق وی به ادامه تکدی گری و دور کردن هرچه بیشتر وی از اجتماع و یک زندگی سالم است می توانند احساسات خود را در برابر خواهش های ترحم انگیز کنترل کنند.
انتهای پیام/